خون بازى

الان بخیه هاى پامو میکشیدم برا یک میلیاردومین بار فهمیدم خوبه دکتر نشدیم 😂😂😂 چیه همه اش خون و خون بازى

الان فقط نیاز دارم بغلم کنی،

الان فقط نیاز دارم بغلم کنی،
حرکتی به قدمتِ خودِ بشریت که معنایش خیلی فراتر از تماس دو بدن است...
در آغــــوش گرفتن یعنی از حضورِ تو اِحساس تهدید نمی کنم،
نمی ترسم این قدر نزدیک باشم،
می توانم آرام بگیرم،
در خانه یِ خودمم،
اِحساسِ امنیت می کنم
و کنارِ کسی هستم که درکم می کند...
می گویند هر بار کسی را گرم در آغوش می گیریم،
یک روز به عمرمان اضافه می شود!
پس لطفا مرا بغــــل کـــن...

...

همیشه ته ذهن آدم هست که ول کنه و بره، اما خب همیشه با این سوال که کجا برم اصلا؟ جلوی خودشو میگیره

وفادارى

کسی را دوست بدار که دوستت دارد

حتی اگر غلام درگاهت باشد!

دست بکش از دوست داشتنِ کسی که دوستت ندارد

حتی اگر سلطان قلبت باشد!

فراموش نکن ،

زمان آدم وفادار را مشخص میکند 

نه زبان!

پ.ن: بنظر من بهترین خصلت ادم وفاداریه

دکتر ﺍﻟﻬﯽ قمشه ای

یه روز تو دفتر دلم

یه روز تو دفتر دلم تصویر عشقو کشیدم
تو خلوت سرد تنم یه رد پایی کشیدم
درست مث یه همسفر تو قصه ها می دیدمش
آخه توی دفتر عشق یه رنگ خوب کشیدمش
اما نمیدونم چی شد سیاهی دورش حلقه زد
از توی نقشه دلم چه بی خبر پر زد و رفت
آخه مگه نمیدونست قلبشو آبی کشیدم؟
دیگه توی دفتر دل تصویر عشق رو ندیدم
کنار عکسش خودمو با چشم گریون کشیدم

#خاطره_بازی

...

‏وقتی خوابیدن میشه بهترین لذت زندگیت، شک نکن به زندگی باختی..

خوشبختانه یا متاسفانه امشب خوابمون نمیاد

...

حواستون باشه که کسایی که براتون مهمن، با چی و چجوری شما رو به یاد میارن، گاهی یه اتفاق و حرف به ظاهرمعمولی، میشه بدترین خاطره‌ی شما برای اون

...

حال این روزای خستمو نبین
خیلی ابریم که این بارون شدم

.......

باز هم باغچه از غنچه ی پژمرده پر است

شهر، از مردم دلتنگ و دل آزرده پر است

گر زمین خوردم و برخاستم ای دوست! چه غم

خاک این میکده از مست زمین خورده پر است

گیرم از قصه ی این غصه هم آگاه شدم

زندگی روز و شبش از غم نشمرده پر است

بی سبب نیست که یادآور تنهایی ها است 

آه از آیینه که از خاطر افسرده پر است

عشق حق داشت اگر تور نیانداخت به آب

برکه ی بخت من از ماهی دلمرده پر است

#فاضل_نظری

آزرده دل

آزرده دل از کوی تو رفتیم و نگفتی

کی بود؟ کجا رفت؟ چرا بود و چرا نیست؟

#شهریار