ماییم و نوای بی نوایی بسم الله اگر حریف مایی

متن های مورد علاقه ام میزارم اینجا همین :)

ماییم و نوای بی نوایی بسم الله اگر حریف مایی

متن های مورد علاقه ام میزارم اینجا همین :)

سلام خوش آمدید

قصه عشق لیلی

پنجشنبه, ۱۱ آذر ۱۳۹۵، ۱۰:۵۶ ب.ظ

شب، 

شب سختی بود.

و چه آسان و چه بی پروا گفت : که دگر حسی نیست.

دل من، هری ریخت، درد با من آمیخت،

قلبم از جا لرزید، قطره اشکم خشکید.

مات و مبهوت شدم.

چشمها را بستم،

با دل خود گفتم :

سهم دل نازک من،

پاسخی سرد نبود!!

شوق دیدار کجاست؟!

او که با من میگفت : دل سنگش، تنگ است.

دلم از سینه جدا شد، نفسم بند آمد.

و دلم، این دل پاک

که چه امید عبث داشت به دل.

این هم از قصه ی عشق لیلی،

وای بر مجنونم.

  • .

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
آخرین مطالب
پیوندهای روزانه