ماییم و نوای بی نوایی بسم الله اگر حریف مایی

متن های مورد علاقه ام میزارم اینجا همین :)

ماییم و نوای بی نوایی بسم الله اگر حریف مایی

متن های مورد علاقه ام میزارم اینجا همین :)

سلام خوش آمدید

...

همیشه ته ذهن آدم هست که ول کنه و بره، اما خب همیشه با این سوال که کجا برم اصلا؟ جلوی خودشو میگیره


  • ۰ نظر
  • ۲۱ مرداد ۹۶ ، ۲۲:۲۷
  • .


کسی را دوست بدار که دوستت دارد

حتی اگر غلام درگاهت باشد!

دست بکش از دوست داشتنِ کسی که دوستت ندارد

حتی اگر سلطان قلبت باشد!

فراموش نکن ،

زمان آدم وفادار را مشخص میکند 

نه زبان!

پ.ن: بنظر من بهترین خصلت ادم وفاداریه

دکتر ﺍﻟﻬﯽ قمشه ای


  • ۰ نظر
  • ۲۰ مرداد ۹۶ ، ۰۱:۳۵
  • .

یه روز تو دفتر دلم تصویر عشقو کشیدم
تو خلوت سرد تنم یه رد پایی کشیدم
درست مث یه همسفر تو قصه ها می دیدمش
آخه توی دفتر عشق یه رنگ خوب کشیدمش
اما نمیدونم چی شد سیاهی دورش حلقه زد
از توی نقشه دلم چه بی خبر پر زد و رفت
آخه مگه نمیدونست قلبشو آبی کشیدم؟
دیگه توی دفتر دل تصویر عشق رو ندیدم
کنار عکسش خودمو با چشم گریون کشیدم



#خاطره_بازی

  • ۰ نظر
  • ۱۹ مرداد ۹۶ ، ۲۲:۳۹
  • .

...

‏وقتی خوابیدن میشه بهترین لذت زندگیت، شک نکن به زندگی باختی..


خوشبختانه یا متاسفانه امشب خوابمون نمیاد

  • ۰ نظر
  • ۱۳ مرداد ۹۶ ، ۰۲:۰۳
  • .

...

حواستون باشه که کسایی که براتون مهمن، با چی و چجوری شما رو به یاد میارن، گاهی یه اتفاق و حرف به ظاهرمعمولی، میشه بدترین خاطره‌ی شما برای اون



  • ۰ نظر
  • ۱۲ مرداد ۹۶ ، ۱۸:۳۶
  • .

...

حال این روزای خستمو نبین
خیلی ابریم که این بارون شدم

  • ۰ نظر
  • ۱۲ مرداد ۹۶ ، ۰۹:۴۳
  • .

باز هم باغچه از غنچه ی پژمرده پر است

شهر، از مردم دلتنگ و دل آزرده پر است


گر زمین خوردم و برخاستم ای دوست! چه غم

خاک این میکده از مست زمین خورده پر است


گیرم از قصه ی این غصه هم آگاه شدم

زندگی روز و شبش از غم نشمرده پر است


بی سبب نیست که یادآور تنهایی ها است 

آه از آیینه که از خاطر افسرده پر است


عشق حق داشت اگر تور نیانداخت به آب

برکه ی بخت من از ماهی دلمرده پر است


#فاضل_نظری

  • ۱ نظر
  • ۱۰ مرداد ۹۶ ، ۲۳:۰۳
  • .

آزرده دل از کوی تو رفتیم و نگفتی

کی بود؟ کجا رفت؟ چرا بود و چرا نیست؟


#شهریار


  • ۱ نظر
  • ۰۶ مرداد ۹۶ ، ۱۸:۳۲
  • .

مطلب ما بی‌دلان از چشم‌ بستن

خواب نیست !

در به روی آرزوی خام می بندیم ما..


#صائب_تبریزی

  • ۱ نظر
  • ۰۴ مرداد ۹۶ ، ۲۳:۰۵
  • .

تو را میخواهم
برای پنجاه سالگی
شصت سالگی
هفتاد سالگی
تو را می خواهم برای خانه ای که تنهاییم
تو را می خواهم برای چای عصرانه
تلفن هایی که می زنند
و جواب نمی دهیم
تو را می خواهم برای تنهایی
تو را می خواهم وقتی باران است

برای راهپیمایی آهسته ی دوتایی
نیمکت های سراسر پارک های شهر
برای پنجره ی بسته
و وقتی سرما بیداد می کند
تو را می خواهم
برای پرسه زدن های شب عید
نشان کردن یک جفت ماهی قرمز
تو را می خواهم
برای صبح
برای ظهر
برای شب
برای همه ی عمر...

  • ۰ نظر
  • ۰۳ مرداد ۹۶ ، ۱۸:۲۴
  • .
آخرین مطالب
پیوندهای روزانه